خاطرات فیلسوف (قسمت دوم )
دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۵۷ ب.ظ
«سئوال فیلسوف»
«شوپنهاور» فیلسوف آلمانی، در حالی که برای سئوالات آزار دهنده اش به دنبال پاسخی می گشت ، در خیابان پرسه می زد . وقتی از کنار باغی گذشت ، تصمیم گرفت بنشیند و گل ها را تماشا کند . یکی از اهالی آنجا رفتار عجیب فیلسوف را دید و پلیس را خبر کرد . چند دقیقه ی بعد افسری به شوپنهاور نزدیک شد و بی ادبانه پرسید :
-کی هستی ؟
شوپنهاور سر تا پای پلیس را برانداز کرد و گفت :
-«اگر بتوانید به من کمک کنید که جواب این پرسش را پیدا کنم تا ابد سپاسگزار شما خواهم بود ...»
- ۹۳/۰۴/۳۰